کد مطلب: ۲۸۳۸
تعداد بازدید: ۹۱۶
تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۸
نماز از دیدگاه قرآن و عترت| ۷
انسان دارای غرائز منفی و مثبت آفریده شده است، که اگر غرائز منفی او براثر تعليمات الهی کنترل نگردد، به گمراهی کشیده خواهد شد.
۲- نماز، عامل بازداری از حرص و آز و کم‌ طاقتی:
 در آیه ۱۹ تا ۲۴ سوره‌ی معارج می‌خوانیم:
«إنَّ الْإنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إذَا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعًا * وَإذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إلَّا الْمُصَلِّينَ * اَلَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ» .
«همانا انسان، حریص و کم‌ طاقت آفریده شده * هنگامی ‌که بدی به او رسد، بی‌تابی می‌کند * و هنگامی ‌که خوبی به او رسد، مانع دیگران می‌شود، مگر نمازگزاران * آنان که نمازها را مرتّباً انجام می‌دهند».
 
شرح کوتاه:
انسان دارای غرائز منفی و مثبت آفریده شده است، که اگر غرائز منفی او براثر تعليمات الهی کنترل نگردد، به گمراهی کشیده خواهد شد. و طبعاً انسان به انحراف از صراط مستقیم، متمایل است، یکی از غرائز منفی او این است که دارای خصلت زشت حرص و آز، و خصلت زشت بی‌تابی در برابر حوادث تلخ است، بنابراین، برای تعدیل این دو خصلت، و جلوگیری از طغيان آن نیاز به تربیت الهی است.
در آیه‌ی فوق و آیات بعد به ذکر نُه خصلت به‌ عنوان عامل بازدارنده‌ی طغیان حرص و آز و بی‌تابی، می‌پردازد، جالب اینکه نماز را به ‌عنوان نخستین و آخرین خصلت بازدارنده ذکر می‌کند.
در آیه ۲۳ و ۲۴ می‌فرماید:
«مگر نمازگزاران؛ آنان که نمازها را به ‌طور مستمرّ و مکرّر انجام می‌دهند.»
 و در آیه دیگر می‌فرماید:
«وَ الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ».
«و آن‌ها که در نماز مواظبت دارند» (و مراقبند که نماز را با شرائطش انجام دهند).
به‌ این ‌ترتیب می‌بینیم در این آیات، در آغاز و انجام نماز به ‌عنوان عامل بازدارنده از طغیان حرص و آز و بی‌ طاقتی، ذکر شده، و به ‌عنوان یکی از فلسفه‌ها و آثار نماز بیان گردیده است.
و با توجّه به اینکه تباهی‌ها و گناهان بسیاری از ناحیه‌ی حرص و اراده‌ی رها شده دامن‌گیر بشر می‌شود، و با توجّه به نقش کنترل و بازداری نماز از طغیان حرص و ضعف اراده، نتیجه می‌گیریم که نماز عامل مهمّی برای پاک‌سازی و بهسازی خواهد بود.
البتّه در صورتی‌ که مراقب انجام صحیح آن باشیم، و همواره به طور مستمرّ با نماز پیوند برقرار کنیم، و اصولاً نماز آن گاه اثربخش است که تداوم داشته باشد، چنانکه رسول اکرم(ص) فرمود:
«إنَّ أَحَبَّ الأَعْمالِ إلَى اللّهِ مادامَ، وَ إنْ قَلَّ» .
«همانا محبوب‌ترین اعمال در نزد خدا، چیزی است که مداومت داشته باشد، گرچه اندک باشد».[1]
 
٣- نماز، عامل بازدارنده از گناهان:
در فرازی از آیه ۴۵ سوره‌ی عنکبوت می‌خوانیم:
«إنََّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ» ...
«همانا نماز، انسان را از زشتی‌ها و گناهان بازمی‌دارد».
 
شرح کوتاه:
در این آیه به مهم‌ترین فلسفه و آثار نماز که بازدارندگی آن از زشتی‌ها و گناهان باشد، تصریح شده است.
یعنی: نماز پرورنده‌ی روح، و پاک‌کننده‌ی آن از زشتی‌ها و ناپاکی‌ها است، نماز در روح انسان، اراده قوی، و نیروی خدا ترسی می‌آفریند، و انسان را عبد و بنده‌ی تسلیم حقّ می‌کند و در پرتو چنین اراده و نیرو و عبودیّت، انسان از زشتی‌ها و گناهان دور می‌گردد.
«فحشاء» یعنی گناهان بزرگ پنهانی، و «منکر» یعنی گناهان بزرگ آشکار، و بعضی گویند: فحشاء گناهانی است که بر اثر غلبه‌ی قوای شهویّه دامن‌گیر انسان می‌شود، ولی منکر، یعنی گناهانی که بر اثر غلبه‌ی قوّه‌ی غضبيّه، صورت می‌گیرد.
منظور از «نهی نماز»، هم نهی تشریعی است یعنی صحّت و كمال نماز مشروط به ترک گناهان است، و هم نهی تکوینی، یعنی نماز ذات اثر بازدارندگی از گناهان دارد، رسول اکرم(ص) فرمود:
«لا صَلاةَ لِمَنْ لَمْ يُطِعِ الصَّلاةَ، وَ طَاعَةُ الصَّلاةِ أنْ يَنْتَهِيَ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ» .
«کسی که اطاعت از فرمان نماز نکند، نماز او نماز نیست، و طاعت نماز آن است که به نهی آن از زشتی‌ها و گناه، عمل کند».[2]
این فلسفه نماز در حدّی است که طبق بعضی از روایات، محک و وسیله‌ی سنجش قبولی نماز قرارگرفته، آنجا که امام صادق(ع) می‌فرماید:
«مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ أَقَبِلَتْ صَلاتهُ أَمْ لَمْ تَقْبِلْ؟ فَلْيَنْظُرْ: هَلْ مَنَعَتْ صَلاَتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ؟ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ» .
«کسی که دوست دارد بداند که نمازش در پیشگاه خدا قبول شده یا نه، باید بنگرد که آیا نمازش او را از زشتی‌ها و گناه بازداشته است؟ به همان مقدار که بازداشته، نمازش قبول شده است».[3]
یعنی اگر نمازش او را هیچ‌گونه از زشتی‌ها و منکرات، بازنداشته، قطعاً بداند که مقبول درگاه الهی نشده است.
در اینجا درباره پاک‌سازی نماز به داستان‌های زیر توجّه کنید:
1. عصر رسول خدا(ص) بود، یکی از جوانان انصار با اینکه مسلمان شده بود و در نماز رسول خدا(ص) شرکت می‌کرد، به بعضی از گناهان گرفتار بود، به رسول خدا(ص) خبر دادند که فلان جوان مسلمان، گناهکار است و به گناه خود ادامه می‌دهد.
آن حضرت فرمود:
«إنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ يَوْماً» .
«همانا نماز او، روزی او را از گناهان بازمی‌دارد».
و نیز نقل شده: «شخصی به رسول خدا(ص) عرض کرد: «فلان ‌کس در روز نماز می‌خواند و در شب دزدی می‌کند»، پیامبر(ص) همان جواب بالا را داد.[4]
٢. امام صادق(ع) فرمود: هنگامی‌ که حضرت آدم(ع) از بهشت رانده شد، به زمین آمد، سراسر بدنش را رنگ سیاهی فرا گرفته بود، در مقام دعا و مناجات، با گریه و زاری عرض کرد: «خدایا! این سیاهی را از من دور ساز». .
جبرئیل نزد آدم(ع) آمد و گفت: چرا گریه می‌کنی؟
آدم گفت: به خاطر این رنگ سیاه زشتی که در بدنم هست.
جبرئیل از جانب خدا، به او گفت: «اول وقت نماز، برخیز و نماز بخوان»..
آدم برخاست و نماز خواند، سر و صورتش سفید شد، ولی آن سیاهی از گردن به پایین باقی ماند.
هنگامی‌ که اول وقت نماز دوّمی فرا رسید، باز جبرئیل نزد آدم آمد و گفت: برخیز و نماز بخوان.
آدم، برخاست و نماز خواند، و آن سیاهی تا ناف او، از بین رفت، تا اینکه اول وقت نماز سوم فرا رسید، جبرئیل نزد آدم آمد و گفت: «وقت نماز فرا رسیده، برخیز نماز بخوان»
آدم برخاست و نماز خواند، آن سیاهی تا زانوهایش فرود آمد و از زانو به بالا سفید شد.
هنگامی ‌که وقت نماز چهارم فرا رسید، جبرئیل نزد آدم آمد و گفت: «برخیز و نماز بخوان»، او برخاست و نماز خواند، و آن سیاهی تا پاهای آدم فرود آمد، ولی در پاهایش باقی ماند.
سرانجام وقت نماز پنجم فرا رسید، جبرئیل نزد او آمد و گفت: برخیز نماز بخوان، او برخاست و نماز خواند، همه‌ی سیاهی بدن او به طور کلّی برطرف گردید.
آدم به حمد و شکر خدا پرداخت، جبرئیل به او گفت:
«هرگاه فرزندان تو نمازهای پنج‌گانه را (به ‌درستی) بجا آورند، از گناهان و آلودگی پاک می‌شوند، چنانکه این سیاهی از بدن تو پاک شد».[5]
 ٣- عصر رسول خدا(ص) بود، یکی از بانوان مسلمان روزها روزه می‌گرفت، و شب‌ها با نماز و سایر عبادات به سر می‌آورد، ولی بد اخلاق بود و با نیش زبانش همسایگان را می‌آزرد.
شخصی به محضر رسول خدا(ص) آمد و از آن بانو تعریف کرد که با نماز و روزه، سر و کار دارد، ولی یک عیب دارد و آن اینکه بد اخلاق است، و با نیش زبانش، همسایگان را می‌آزارد.
 پیامبر(ص) فرمود:
«لاَ خَيْرَ فِيهَا، هِيَ مِنْ أَهْلِ النَّار»ِ.
«در چنین زنی خیری نیست، او اهل دوزخ است».[6]
 یعنی با اینکه او بر گناه خود ادامه می‌دهد، نماز و عبادات او، بی‌خاصّیت و بی خیر است.
 
 ۴- استقامت در برابر دشواری‌ها:
یکی از رازها و فواید نماز این است که موجب استواری و استقامت نمازگزار در برابر سختی‌ها و ناگواری‌ها می‌گردد، به خاطر اینکه نماز، روح نیرومند معنوی را در انسان زنده می‌کند، و قطعاً چنین روحی، در برابر سختی‌ها، مقاوم‌تر و استوارتر خواهد شد.
بر همین اساس در دو مورد از قرآن آمده:
«إسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ» .
«از خصلت صبر، و از نماز کمک بجوئید».[7]
در روایت آمده: هرگاه رسول خدا(ص) در برابر شدائد طاقت‌فرسا قرار می‌گرفت، به نماز پناه می‌برد و با خواندن نماز، شدائد را بر خود هموار می‌ساخت.
ونیز نقل شده: ابن عبّاس (فقیه و مفسر بزرگ اهل‌بیت(ع) و پسرعموی رسول خدا) در سفر بود، به او خبر دادند که برادرت «قُثَم بن عبّاس» از دنیا رفت (و در سمرقند شهید شد)، ابن عبّاس، از این خبر، سخت ناراحت شد و کلمه‌ی استرجاع به زبان آورد، و از جاده بیرون رفت و در بیابان دو رکعت نماز خواند و سپس بر مرکب خود سوار گشت، در حالی‌ که می‌گفت:
«إسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ» ، و به‌ این‌ ترتیب در پناه نماز، خود را آرام کرد، و از پریشانی بیرون آمد.[8]
استعانت و یاری طلبی از نماز، گاهی در مرحله بالاتری است و آن اینکه انسان در نماز، حاجات خود را از خدا می‌طلبد، و از آنجا که نماز عالی‌ترین مناجات و وسیله برای نزدیک شدن به پیشگاه خدا است، حاجت انسان که در نماز از خدا خواسته، بهتر و زودتر برآورده می‌شود.
بسیاری از علماء و وارستگان، در قنوت یا در سجده‌های نماز، حاجت خود را از خدا خواسته و به نتیجه رسیده‌اند، نفرین مردان دل‌سوخته خدا، در نماز، بنیان طاغوتیان و ستمگران را زیر و رو کرده است.
رسول اکرم(ص) به ابوذر فرمود:
«يَا أَبَاذَرَ، مَادُمْتَ فِي الصَّلاةِ فَإنَّكَ تَقْرَعُ بَابَ الْمَلِكِ وَ مَنْ يَكْثُرُ قَرْعَ بَابِ الْمَلِكِ، يُفْتَحْ لَهُ» .
«ای ابوذر! مادام که در نماز هستی، در حقّیقت در خانه‌ی فرمانروا را می‌کوبی، و کسی که در خانه فرمانروا را زیاد بکوبد، آن در به رویش گشوده می‌شود».
نیز فرمود: «ای ابوذر! هیچ مؤمنی به نماز نمی‌ایستد، مگر اینکه بین او تا عرش خدا، نیکی بر او فرود می‌آید، و خداوند فرشته‌ای را بر او می‌گمارد که ندا می‌کند: ای پسر آدم!
«لَوْ تَعْلَمُ مَا لَكَ فِي صَلاتِكَ؟ وَ مَنْ تُنَاجِي؟ مَا سَئِمْتَ وَ لا إلْتَفَتَّ» .
«اگر بدانی که چه پاداش عظیمی به خاطر نمازت داری؟ و با چه کسی راز و نیاز می‌کنی؟ هرگز از نماز خواندن خسته نمی‌شوی، و از آن روی برنمی‌تابی».[9]
و بر همین اساس، رسول اکرم(ص) فرمود:
«أَلا إنَّ الصَّلاةَ مَأْدَبَةُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ قَدْ هَنَّأَهَا لِأَهْلِ رَحْمَتِهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ» .
«آگاه باشید! نماز سفره گسترده خدا در زمین است، که خداوند آن را روزی پنج بار برای اهل رحمتش (افراد شایسته‌ی رحمت) گوارا نموده است».[10]
به‌ راستی آن ‌کسی که در شبانه‌روز، پنج بار کنار سفره رحمت و لطف خدا می‌نشیند، آیا از کنار چنین سفرهای گرسنه و با دست ‌خالی برمی‌خیزد؟ هرگز نه، بنابراین، روح و جان خود را در کنار این سفره‌ی رحمت، و با غذاهای معنوی و ملکوتی این سفره، نیرومند کنیم.
 
پی‌نوشت‌ها
[1] . المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث، ج ۲، ص ۱6۰.

[2] . مجمع البیان، ج ۸، ص ۲۸۵.

[3] . همان مدرک.

[4] . مجمع البیان، ج ۸، ص ۲۸۵.

[5] . علل الشّرایع - وقایع الایّام محلّاتی، ص ۲۱6.

[6] . بحار، ج ۷۱، ص ۳۹4.

[7] . بقرة - 45 و ۱5۳.

[8] . الدّرالمنثور، ج ۱، ص 6۸ - بحار، ج ۸۲، ص ۱۹۲.

[9] . امالی شیخ طوسی، ج ۲، ص ۱۱4 و ۱4۲.

[10] . مستدرك الوسائل، ج ۱، ص ۱۷۰.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: